دگرش فامینهchromatin modificationواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه تغییر در ساختار کلی یا موضعی فامینه ازطریق متیلگذاری یا استیلگذاری یا مانند آنها
فرضیة دیراکDirac hypothesis, Dirac-Jordan hypothesis, Dirac principleواژههای مصوب فرهنگستانفرضیهای مبنی بر اینکه مقادیر ثابتهای طبیعت، مانند ثابت جهانی گرانش و ثابت پلانک و بار بنیادی در طول زمان تغییر میکنند و تابعی از عمر عالماند
دیرش رخشآفتاب/ دیرش رخشافتابbright sunshine durationواژههای مصوب فرهنگستاندورۀ زمانیای که در آن تابش خورشیدی بهشدتی است که از اجسام سایههای آشکار ایجاد کند متـ . ساعات آفتابی
درپیشلغتنامه دهخدادرپیش . [ دَ ] (ق مرکب ) سابق . سابقاً. پیش از این . قبل از این . آنفا. (ناظم الاطباء). متقدما. در جلو: اسلاف ، تقدم ؛ در پیش فرستادن . (دهار).- در پیش آمدن ؛ نزدیک آمدن . (ناظم الاطباء).- || قبل از این آمدن . (ناظم الاطباء).- || مقاومت نم
درشلغتنامه دهخدادرش . [ دَ ] (اِ) پایگاه و طویله ٔ اسبان . (برهان ) (آنندراج ) : جای علفش نه زین کهن درش از خوشه ٔ چرخ و گوشه ٔ عرش . خاقانی (در صفت براق ).|| در فرس باستان (هخامنشی ) به معنی جرأت کردن و جسارت ورزیدن است . (یسنا
دگرشvariation 1واژههای مصوب فرهنگستانفن تغییر یک ایدۀ موسیقایی که معمولاً پس از ظهور اولیۀ آن ایده اعمال میشود
دگرشvariation 1واژههای مصوب فرهنگستانفن تغییر یک ایدۀ موسیقایی که معمولاً پس از ظهور اولیۀ آن ایده اعمال میشود