دینباذلغتنامه دهخدادینباذ. [ دَیم ْ ] (اِخ ) (نبذ...) موضعی است به یمن که در آن گردکان بسیار باشد. (منتهی الارب ).
دینبادلغتنامه دهخدادینباد. [ دَ / دی ن َ ] (اِخ ) از قرای مرو در نزدیکی ریکنج عبدان و از آنجاست قاسم بن ابراهیم . (از معجم البلدان ).
ذنباتلغتنامه دهخداذنبات . [ ذَ ن َ ] (ع اِ) ذنبات ناس ، اذناب ناس ؛ مردم کم پایه وحواشی و خدم و سپس روندگان . اتباع ناس . سفله ٔ ناس .