فرهنگ فارسی عمید
۱. کسی که در وقت انعقاد نطفه یا هنگام تولد او در بعضی سیارات سعد، مانند زحل و مشتری، قران صورت گرفته باشد: ◻︎ تا بگردوندر کواکب را قران باشد همی / او بُوَد در دینودنیا بیقرین صاحبقران (امیرمعزی: ۵۰۲).۲. [قدیمی، مجاز] صاحب طالع نیک؛ نیکبخت؛ خوشاقبال. Δ در قدیم منجمان این قران را به