لغتنامه دهخدا
فراش آباد. [ف َرْ را ] (اِخ ) موضعی است در فارس . پیرنیا نویسد: در یک وادی در سه منزلی فیروزآباد (فارس ) از طرف غرب بنای کوچکی است که خیلی خراب شده و به واسطه ٔ همین دوجهت مورد توجه زیاد نیست ولی گنبد آن قابل توجه و دقت است زیرا روی چهار جرز قرار گرفته و این جرزها رااتاقهایی