ثابت دیالکتریکdielectric constant, relative permitivityواژههای مصوب فرهنگستانملاکی برای اندازهگیری اثر محیط بر پتانسیل برهمکنش دو بار الکتریکی که ازطریق مقایسۀ ظرفیت یک خازن در مجاورت نمونه و نیز بدون آن به دست میآید
مادۀ دیالکتریکdielectric materialواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ عایق الکتریکی میان دو صفحۀ خازن متـ . دیالکتریک
پاراالکتریسیتهparaelectricityواژههای مصوب فرهنگستانخاصیت برخی دیالکتریکها که قطبش آنها متناسب با میدان الکتریکی خارجی است
حلاّل دوقطبی بیپروتونdipolar aprotic solventواژههای مصوب فرهنگستانحلاّلی با ثابت دیالکتریک بیش از 15 و گشتاور دوقطبی دائمی زیاد
مادۀ دیالکتریکdielectric materialواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ عایق الکتریکی میان دو صفحۀ خازن متـ . دیالکتریک
فِرّیالکتریسیتهferrielectricityواژههای مصوب فرهنگستانخاصیت برخی دیالکتریکهای قطبی متشکل از دو زیرشبکه بهطوریکه بُردار قطبش غیرصفر است
نوسانگر پارامتری اپتیکیoptical parametric oscillatorواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که با استفاده از دیالکتریک غیرخطی و با دَمش لیزری میتواند نور همدوس کوکپذیر ایجاد کند متـ . نوسانگر پارامتری نوری
ثابت دیالکتریکdielectric constant, relative permitivityواژههای مصوب فرهنگستانملاکی برای اندازهگیری اثر محیط بر پتانسیل برهمکنش دو بار الکتریکی که ازطریق مقایسۀ ظرفیت یک خازن در مجاورت نمونه و نیز بدون آن به دست میآید
مادۀ دیالکتریکdielectric materialواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ عایق الکتریکی میان دو صفحۀ خازن متـ . دیالکتریک