ذاریلغتنامه دهخداذاری ٔ. [ رِءْ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ذرء. آفریننده . (مهذب الاسماء). خالق . نامی از نامهای خدای تعالی .
کارخانة لبنیاتdairy factory, creamery, dairyواژههای مصوب فرهنگستانواحدی تولیدی که در آن فراوردههای شیری تولید میشود
پخشینۀ لبنیdairy spreadواژههای مصوب فرهنگستانپخشینهای که پایۀ آن چربی شیر است و میزان چربی آن کمتر از کره است
پیغذای لبنیdairy dessertواژههای مصوب فرهنگستانپیغذایی آمادۀ مصرف، ازجمله انواع بستنی خامهای و پنیرهای تازه و شیرخاگین، که از فراوردههای شیری مانند خامه و شیر و ماست تهیه شده باشد
فراوردۀ لبنیdairy productواژههای مصوب فرهنگستانهر فراوردۀ غذایی که از شیر تهیه شود متـ . فراوردۀ شیری milk product
نوشابۀ لبنیdairy beverageواژههای مصوب فرهنگستاننوشابهای که عمدتاً از شیر و فراوردههای آن تهیه میشود
ذاریاتلغتنامه دهخداذاریات . (ع ص ، اِ) ج ِ ذاریة. بادهای برافشاننده . بادهای افشاننده . بادها که چیزها را ببرد.
ذاریاتلغتنامه دهخداذاریات . (اِخ ) نام سوره ٔ پنجاه و یکمین از قرآن کریم . و آن مکیة و دارای شصت آیت است ، پیش از سوره ٔ طور و پس از سوره ٔ ق .
ذاریاتفرهنگ فارسی عمید۱. [جمعِ ذاریَة] [قدیمی] پراکندهکنندگان.۲. [قدیمی] بادهای پراکندهکننده؛ بادها که چیزهایی را ببرد.۳. پنجاهویکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۶۰ آیه؛ والذّاریات.
آفرینندهلغتنامه دهخداآفریننده . [ ف َ ن َن ْ دَ / دِ ] (اِخ ) آنکه آفریند. آنکه خلق کند. نامی از نامهای خدای تعالی . خالق . وجودبخشنده . آفریدگار. باری . فاطر. خلاق . ذاری . (ربنجنی ). جهان آفرین . مبدع . موجد. مکوّن . منشی : چنین گفت
خدالغتنامه دهخداخدا. [ خ ُ ] (اِخ ) نام ذات باری تعالی است همچو «اله » و «اﷲ». (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در حاشیه ٔ برهان قاطع در وجه اشتقاق این کلمه چنین آمده است : پهلوی متأخر xvatay ، پهلوی اشکانی xvatadh ،
ذاریاتلغتنامه دهخداذاریات . (ع ص ، اِ) ج ِ ذاریة. بادهای برافشاننده . بادهای افشاننده . بادها که چیزها را ببرد.
ذاریاتلغتنامه دهخداذاریات . (اِخ ) نام سوره ٔ پنجاه و یکمین از قرآن کریم . و آن مکیة و دارای شصت آیت است ، پیش از سوره ٔ طور و پس از سوره ٔ ق .
ذاریاتفرهنگ فارسی عمید۱. [جمعِ ذاریَة] [قدیمی] پراکندهکنندگان.۲. [قدیمی] بادهای پراکندهکننده؛ بادها که چیزهایی را ببرد.۳. پنجاهویکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۶۰ آیه؛ والذّاریات.
خواب گذاریلغتنامه دهخداخواب گذاری . [ خوا / خا گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل خواب گذاردن . (یادداشت مؤلف ). || مُعَبِّری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به خواب گزاری شود.
خلیعالعذاریلغتنامه دهخداخلیعالعذاری . [خ َ عُل ع ِ ] (حامص مرکب ) حالت خلیعالعذار : و طبع بهیمی را که داعیه ٔ بی خویشتنی و مهیج خلیعالعذاری است از خود دور می گرداند. (سندبادنامه ص 54).