ذعاریرلغتنامه دهخداذعاریر. [ ذَ ] (ع اِ) ذعاریر انف ؛ آب سبزگونه که از بینی فرودآید. و تفرقوا ذعاریر بقذان ؛ ای تفرقوا شعاریر بُقذّان او بقندحرة ای متفرقین مثل الذباب .
دهاریرلغتنامه دهخدادهاریر. [ دَ ] (ع اِ) اول زمانه ٔ گذشته ، واحد ندارد. || (ص ) درگذرنده . || دهر دَهاریر، روزگار سخت . || دهوردهاریر، زمان مختلفه از شدت و رخا. (منتهی الارب ).
دعرورلغتنامه دهخدادعرور. [دُ ] (ع ص ، اِ) ناکس . (منتهی الارب ). شخص لئیم و فرومایه که یاران خود را عیب کند. (از اقرب الموارد).