ذن بذرهلغتنامه دهخداذن بذره . [ ذُ ؟ ] (اِخ ) ذن برة پادشاه اراگن پسر الفنش الرابع از 1319 تا 1336 م . حلل السندسیة ص 324 ج 2 و رجوع به بترُه در همان کتاب و رجو
بادگیر سپر جلوair dam, bumper air damواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای در زیر سپر جلو که ضمن کاهش جریان هوا در زیر خودرو، باعث کاهش پسار و برار وارد بر خودرو میشود
تاریخگذاری باستانمغناطیسیarchaeomagnetic dating, archaeomagnetic intensity datingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش تاریخگذاری مبتنی بر مقایسۀ طیف مغناطیسی اشیا و آثار باستانی با محور مغناطیسی کرۀ زمین در زمان ساخت آن اشیا
تَلماسة مهارشدهanchored dune, fixed dune, established dune, stabilized duneواژههای مصوب فرهنگستانتَلماسهای که حرکت آن متوقف شده یا شکل آن براثر رشد گیاه یا سیمانیشدن ماسه از تأثیر باد بیشتر در امان مانده است
ذنفرهنگ فارسی معین(ذِ) (اِ.) از مذهب های بودایی که دستیابی به نور حقیقی را تنها از راه تفکر و مکاشفة شهودی مستقیم ممکن می داند.
مآذنلغتنامه دهخدامآذن . [ م َ ذِ ] (ع اِ) ج ِ مِئذَنَة. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد). رجوع به مئذنة شود.
مبأذنلغتنامه دهخدامبأذن . [ م ُ ب َ ءْ ذِ ] (ع ص ) فروتنی نماینده . || اقرارکننده . || شناسنده . || داننده . (منتهی الارب ).
مبرذنلغتنامه دهخدامبرذن . [ م ُ ب َ ذِ ] (ع ص ) خداوند برذون . (منتهی الارب ). خداوند اسب تاتاری و گویند راکب آن . (از ذیل اقرب الموارد). صاحب برذون و یابو. (ناظم الاطباء). و رجوع به برذون شود.
متوذنلغتنامه دهخدامتوذن . [ م ُ ت َ وَذْ ذِ ] (ع ص ) مکار و حیله باز. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به توذن شود.