ذوالحافرلغتنامه دهخداذوالحافر. [ ذُل ْ ف ِ ] (ع ص مرکب )خداوند سنب . دارای سم . سُم دار. حیوان که سم دارد.
ذوالحفایرلغتنامه دهخداذوالحفایر. [ ذُل ْ ح َ ی ِ ] (اِخ ) وادیئی است نزدیک جبل سلمی یکی از دو کوه طی ّ، قسمت اعلای آن را ذوالأعشاش و قسمت اسفل را ذوالحفایر نامند. (المرصّع).
سم دارلغتنامه دهخداسم دار. [ س ُ ] (نف مرکب ) حیواناتی که دارای سم باشند. ذوالحافر و چارپایانی که دارای سم باشند مانند اسب و استر و جز آن . (از ناظم الاطباء).