فرهنگ فارسی عمید
۱. (ادبی) در بدیع، شعری که یک مصراع یا بیت آن به فارسی و یک مصراع یا بیت آن به عربی یا زبان دیگر باشد؛ ذولسانین.۲. [قدیمی] روشن؛ درخشان.۳. [قدیمی] رنگارنگ.۴. [قدیمی] حیوانی که در بدنش لکهها و خالهایی خلاف رنگ اصلی او وجود داشته باشد.