لغتنامه دهخدا
سراجا. [ س ِ ] (اِخ )همشیره زاده ٔ ترابای خوش نویس است . در بدو حال نقاشی میکرد، ترک کرده در مقام قناعت و صلاح بوده کمال پرهیز داشت و عبادت بسیار میکرد. در مذمت بی نماز گفته :آن سجده پیش آدم و این پیش حق نکردشیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز.مدتی در اصفهان با میرزا