رودبانلغتنامه دهخدارودبان . (اِخ ) دهی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر واقع در 22هزارگزی جنوب سرباز و در کنار راه مالرو سرباز به فیروزآباد. منطقه ای است کوهستانی و هوایی گرم دارد. سکنه ٔ آن در حدود 75 تن است . آب آن از رودخان
رودبانلغتنامه دهخدارودبان . (ص مرکب ) پاسبان رود. نگهبان و محافظ رود : چو آمد بنزدیک اروندرودفرستاد زی رودبانان درود. فردوسی .چنان خوار برگشت از او رودبان که جان را همی گفت پدرود مان .فردوسی .
رودبنلغتنامه دهخدارودبن . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر واقع در 22هزارگزی جنوب سرباز و در کنار راه سرباز به فیروزآباد. ناحیه ای است کوهستانی و گرمسیر و دارای 70 تن سکنه است . آب آن از رودخانه تامین میشود
رودآبانلغتنامه دهخدارودآبان . (اِخ ) دیهی بوده است در اطراف ساوه ، و بنا بقول حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب (ص 62) صاحب اعظم خواجه شمس الدین دور آن را بارو کشید و داخل شهر گردانید. صاحب تاریخ قم آرد که رودآبان 47 دیه است . (ترجمه ٔ