لغتنامه دهخدا
رافد. [ ف ِ ] (ع ص ) یاری گر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اعانت کننده : هو نعم الرافداذا حل ّ به الوافد. (از اقرب الموارد). || عطاکننده . (از اقرب الموارد). دهنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کسی که در غیاب ملک جانشین و قائم مقام وی گردد. (از ا