رافنةلغتنامه دهخدارافنة. [ ف ِ ن َ ] (ع ص ) زن فیرنده بناز خرامان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تَنیزۀ رافینیRuffini's corpuscleواژههای مصوب فرهنگستانپایانۀ عصبی تیغهای در عمق پوست با سازش آهسته (slow adaptation) که فشارهای پیوسته آن را تحریک میکند