لغتنامه دهخدا
رامی یزدی . [ ی ِ ی َ ] (اِخ ) قلی رامی از اهل یزد است که در آن شهر به سرتراشی روزگار میگذرانیده . قطعه ٔ زیر که برخی به «میروالهی » نسبت داده اند ازو مسموع شده :شنیدم که دوشینه در بزم غیرمی لعل از جام زر خورده ای ندانم ازآن بزم پر شور و شردو پیمانه یا بیشتر خ