رانش عرضیpropeller walk, asymmetric blade effect, asymmetric thrust, p-effect, paddle-wheel effectواژههای مصوب فرهنگستانحرکت جانبی ناشی از نیروی رانش عرضی
رانشفرهنگ فارسی عمید۱. حرکت؛ جابهجا شدن: رانش زمین.۲. (فیزیک) دفع کردن دو چیز یکدیگر را.۳. (پزشکی) اسهال.
رانشلغتنامه دهخدارانش . [ ن ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از راندن . طرد. دفع. راندگی . رد. (ناظم الاطباء). راندن و دور کردن . (برهان ) (آنندراج ). || رحلت و انتقال . (ناظم الاطباء). || سلب مقابل ایجاب . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || معزولی . || نفی . (ناظم الاطباء). || اسهال . (این کلمه ب
نیروی رانش عرضیtransverse thrustواژههای مصوب فرهنگستاننیروی حاصل از چرخش پروانه که باعث رانش عرضی میشود
پهلوران سینهbow thruster,transverse propulsion unitواژههای مصوب فرهنگستانپروانهای در نزدیکی سینۀ شناور، در هر پهلو، برای رانش عرضی شناور در هنگام پهلوگیری
پهلوران پاشنهstern thrusterواژههای مصوب فرهنگستانپروانهای در نزدیکی پاشنۀ شناور برای رانش عرضی پاشنۀ شناور بهمنظور بالا بردن توان جولاندهی (maneuvering) شناور در فضاهای کوچک مانند حوضچۀ چرخش
رانشفرهنگ فارسی عمید۱. حرکت؛ جابهجا شدن: رانش زمین.۲. (فیزیک) دفع کردن دو چیز یکدیگر را.۳. (پزشکی) اسهال.
رانشلغتنامه دهخدارانش . [ ن ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از راندن . طرد. دفع. راندگی . رد. (ناظم الاطباء). راندن و دور کردن . (برهان ) (آنندراج ). || رحلت و انتقال . (ناظم الاطباء). || سلب مقابل ایجاب . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || معزولی . || نفی . (ناظم الاطباء). || اسهال . (این کلمه ب
درانشلغتنامه دهخدادرانش . [ دُ ن ِ ] (ع ص ) سخت سطبراز مردم و اشتر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
مالبرانشلغتنامه دهخدامالبرانش . [ ل ِ ] (اِخ ) نیکلا. از حکمای فرانسه است که در سال 1638م . در پاریس به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیل در صنف کشیشان داخل شد و پس از خواندن کتابهای دکارت به حکمت دلبستگی یافت و تا پایان عمر جز مطالعه و تألیف و تصنیف در مباحث حکمتی ک
پک تی نی برانشلغتنامه دهخداپک تی نی برانش . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) شعبه ای از نواعم گاستِروُپد که اعضاء تنفسی آنها دارای برگه ها و وُریقه های مضرّس است .
رانشفرهنگ فارسی عمید۱. حرکت؛ جابهجا شدن: رانش زمین.۲. (فیزیک) دفع کردن دو چیز یکدیگر را.۳. (پزشکی) اسهال.
رانشلغتنامه دهخدارانش . [ ن ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از راندن . طرد. دفع. راندگی . رد. (ناظم الاطباء). راندن و دور کردن . (برهان ) (آنندراج ). || رحلت و انتقال . (ناظم الاطباء). || سلب مقابل ایجاب . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || معزولی . || نفی . (ناظم الاطباء). || اسهال . (این کلمه ب