راهزنفرهنگ فارسی عمیددزدی که در بیابان و میان راه جلو مردم را میگیرد و اموال آنها را به زور میگیرد؛ قطاعالطریق؛ راهگیر؛ راهبند.
راهزنلغتنامه دهخداراهزن . [ زَ ] (اِخ ) ده کوچکیست از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان ، واقع در 102هزارگزی شمال خاوری سعید آباد، سر راه مالرو گود احمد پسوجان . سکنه ٔ این ده 45 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <spa
راهزنفرهنگ فارسی عمیددزدی که در بیابان و میان راه جلو مردم را میگیرد و اموال آنها را به زور میگیرد؛ قطاعالطریق؛ راهگیر؛ راهبند.
راهزنلغتنامه دهخداراهزن . [ زَ ] (اِخ ) ده کوچکیست از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان ، واقع در 102هزارگزی شمال خاوری سعید آباد، سر راه مالرو گود احمد پسوجان . سکنه ٔ این ده 45 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <spa
راهزنفرهنگ فارسی عمیددزدی که در بیابان و میان راه جلو مردم را میگیرد و اموال آنها را به زور میگیرد؛ قطاعالطریق؛ راهگیر؛ راهبند.
راهزنلغتنامه دهخداراهزن . [ زَ ] (اِخ ) ده کوچکیست از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان ، واقع در 102هزارگزی شمال خاوری سعید آباد، سر راه مالرو گود احمد پسوجان . سکنه ٔ این ده 45 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <spa