راهنمایلغتنامه دهخداراهنمای . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) راهنما. رهنما. رهنمای . دلال . هادی . رشید. (دهار) : بمراد دل تو بخت بود راهنمای بهمه کاری یزدانت نگهدار و معین . <p class="author"
راهنمافرهنگ فارسی عمید۱. کسی که راهی را به دیگری نشان میدهد و او را راهنمایی میکند؛ راهنماینده؛ رهبر؛ پیشوا.۲. نقشه یا هر چیز دیگر که کسی از روی آن راه و مقصد خود را پیدا میکند.
راهنماییفرهنگ فارسی عمید۱. راه نشان دادن به کسی؛ عمل راهنما.۲. رهبری؛ هدایت.۳. رسیدگی به عبور و مرور وسایط نقلیه.۴. (اسم) دورۀ تحصیلی سهساله بعد از ابتدایی و قبل از دبیرستان.
راهنمالغتنامه دهخداراهنما. [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) رهنما. نشان دهنده ٔ راه که بعربی دلیل گویند. (از شعوری ج 2 ورق 2).هادی و نماینده ٔ راه . (آنندراج ).
راهنماییلغتنامه دهخداراهنمایی . [ن ُ / ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) راهنمائی . عمل راهنمای .دلالت و هدایت . (ناظم الاطباء). ارائه ٔ طریق . رهنمایی . رهنمونی . راهنمونی . راهنمون شدن . ارشاد. رهبری . هدی . (منتهی الارب ) <span class="
راهنماییpilotage 1واژههای مصوب فرهنگستانکمک به ناخدای کشتی در ناوبری در هنگام ورود به بندر و خروج از آن
راهنماییفرهنگ فارسی عمید۱. راه نشان دادن به کسی؛ عمل راهنما.۲. رهبری؛ هدایت.۳. رسیدگی به عبور و مرور وسایط نقلیه.۴. (اسم) دورۀ تحصیلی سهساله بعد از ابتدایی و قبل از دبیرستان.
راهنماییلغتنامه دهخداراهنمایی . [ن ُ / ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) راهنمائی . عمل راهنمای .دلالت و هدایت . (ناظم الاطباء). ارائه ٔ طریق . رهنمایی . رهنمونی . راهنمونی . راهنمون شدن . ارشاد. رهبری . هدی . (منتهی الارب ) <span class="
راهنماییpilotage 1واژههای مصوب فرهنگستانکمک به ناخدای کشتی در ناوبری در هنگام ورود به بندر و خروج از آن
راهنماییفرهنگ فارسی عمید۱. راه نشان دادن به کسی؛ عمل راهنما.۲. رهبری؛ هدایت.۳. رسیدگی به عبور و مرور وسایط نقلیه.۴. (اسم) دورۀ تحصیلی سهساله بعد از ابتدایی و قبل از دبیرستان.
راهنماییلغتنامه دهخداراهنمایی . [ن ُ / ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) راهنمائی . عمل راهنمای .دلالت و هدایت . (ناظم الاطباء). ارائه ٔ طریق . رهنمایی . رهنمونی . راهنمونی . راهنمون شدن . ارشاد. رهبری . هدی . (منتهی الارب ) <span class="
راهنمای آموزشtraining manualواژههای مصوب فرهنگستانکتابچۀ راهنمای مستقل یا بخشی از راهنمای عملیات پرواز موردتأیید هواپیمایی کشوری شامل جزئیات برنامههای مرتبط با آموزش خدمۀ پرواز و خدمۀ مسافری و پروازآماها و دیگر کارکنان مرتبط با عملیات پرواز
راهنمای امنیتیsecurity manualواژههای مصوب فرهنگستانکتابچۀ راهنمـا یا مجموعهای از کتابچههای مستقل راهنما شامل سیاستها و روالها و دستورالعملها و دیگر راهنماییهای مربوط به برنامههای امنیتی، که کارکنان عملیات پرواز متناسب با وظیفهشان آنها را اجرا میکنند
راهنمای پرواز هواگردaircraft operating manual, AOM, aeroplane flight manual, aircraft flight manual, AFM, company flight manual, CFM, flight crew operating manual, FCOM, pilot operating manual, POMواژههای مصوب فرهنگستانکتاب یا مجموعهای از کتابچههای راهنما شامل روالهای عادی و غیرعادی و اضطراری و بازبینهها و همچنین محدودیتها و اطلاعات کارایی و جزئیات سامانههای هواگرد و دیگر مطالب مرتبط با کاربری هواگرد