راهگرد تقاطع ناهمسطحinterchange rampواژههای مصوب فرهنگستانراهی در تقاطع ناهمسطح که سفرهای بین دو شاخة تقاطع را امکانپذیر میسازد
راهگردلغتنامه دهخداراهگرد. [ گ َ ] (نف مرکب ) که در راه بگردد. که درراه گردش کند. که در راه قدم زند. گردنده در راه .
راهگردلغتنامه دهخداراهگرد. [ گ ِ ] (اِخ )نام ایستگاه راه آهن جنوب میان ایستگاه سواریان و نانگرد، واقع در 248هزارگزی تهران . (یادداشت مؤلف ).
راورتیلغتنامه دهخداراورتی .[ وِ ] (اِخ ) میجر راورتی . از خاورشناسان نامی انگلستان بوده و طبقات ناصری را از پارسی بانگلیسی ترجمه کرده است و این کتاب در لندن بسال 1873 و 1881 م . چاپ شده است . وی یکی از گرانبهاترین نسخ مجمل التو
راهگردلغتنامه دهخداراهگرد. [ گ َ ] (نف مرکب ) که در راه بگردد. که درراه گردش کند. که در راه قدم زند. گردنده در راه .
راهگردلغتنامه دهخداراهگرد. [ گ ِ ] (اِخ )نام ایستگاه راه آهن جنوب میان ایستگاه سواریان و نانگرد، واقع در 248هزارگزی تهران . (یادداشت مؤلف ).
راهگردلغتنامه دهخداراهگرد. [ گ َ ] (نف مرکب ) که در راه بگردد. که درراه گردش کند. که در راه قدم زند. گردنده در راه .
راهگردلغتنامه دهخداراهگرد. [ گ ِ ] (اِخ )نام ایستگاه راه آهن جنوب میان ایستگاه سواریان و نانگرد، واقع در 248هزارگزی تهران . (یادداشت مؤلف ).