راهاندازی 2commissioning, project commissioningواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از پروژه پس از تکمیل مراحل اجرایی شامل به کار انداختن آزمایشی و اطمینانیابی از کارایی مطلوب و انطباق داشتن با ویژگیهای ازپیشتعیینشدۀ تجهیزات و سامانهها
پیشراهاندازیpre-commissioning/ precommissioningواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهاقدامهایی پس از تکمیل مراحل اجرایی و پیش از مرحلۀ راهاندازی برای اطمینان از عملکرد درست و ایمنِ اجزای پروژه
اندازه گیریلغتنامه دهخدااندازه گیری . [ اَ زَ / زِ ] (حامص مرکب ) عمل اندازه گرفتن . مقیاس گیری . (فرهنگ فارسی معین ).
خودراهاندازیbootstrapواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهای ارزیابی استواری تبارشاخهنگاره که در آن ماتریس اصلی صفت ـ آرایه را با نمونهبرداری تصادفی صفات تحلیل میکنند؛ بهطوریکه هر صفت ممکن است بیش از یک بار انتخاب شود
پیشراهاندازیpre-commissioning/ precommissioningواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهاقدامهایی پس از تکمیل مراحل اجرایی و پیش از مرحلۀ راهاندازی برای اطمینان از عملکرد درست و ایمنِ اجزای پروژه