پرتو تصویرimage ray, perspective rayواژههای مصوب فرهنگستانخط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند
پرتوِ دیداری اصلیprincipal visual ray, principal ray 2واژههای مصوب فرهنگستانامتداد عمود بر صفحۀ منظر (perspective plane) از نقطۀ دید
پرتو ایکس مشخصهcharacteristic X-ray, characteristic rays, characteristic radiationواژههای مصوب فرهنگستانتابشی الکترومغناطیسی که براثر نوآرایی الکترونها در پوستههای داخلی اتمها گسیل میشود
تلسکوپ پرتوایکسX-ray telescope, X-ray multi-mirror telescopeواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای آشکارسازی پرتوهای ایکس
رایاگپسراcyberchatroomواژههای مصوب فرهنگستانوبگاهی برخط که در آن محلی برای گروه شرکتکنندگان فراهم میشود تا با یکدیگر صحبت کنند
رایاگذرنامهe-passport, electronic passport, digital passportواژههای مصوب فرهنگستانگذرنامهای عادی که در داخل جلد آن تراشهای حاوی اطلاعات دارندة گذرنامه تعبیه شده است تا امکان جعل آن دشوارتر باشد متـ . گذرنامة زیستنگار biometric passport
رایانگوشیphabletواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که آمیزهای از امکانات رایانک و تلفن همراه هوشمند را در خود دارد اختـ . رایاگ
رایاگپسراcyberchatroomواژههای مصوب فرهنگستانوبگاهی برخط که در آن محلی برای گروه شرکتکنندگان فراهم میشود تا با یکدیگر صحبت کنند
رایاگذرنامهe-passport, electronic passport, digital passportواژههای مصوب فرهنگستانگذرنامهای عادی که در داخل جلد آن تراشهای حاوی اطلاعات دارندة گذرنامه تعبیه شده است تا امکان جعل آن دشوارتر باشد متـ . گذرنامة زیستنگار biometric passport