ربایشلغتنامه دهخداربایش . [ رُ ی ِ ] (اِمص ) عمل ربودن : علما را که همی علم فروشند ببین به ربایش چو عقاب و به حریصی چو گراز. ناصرخسرو.رجوع به ربودن شود. || (اصطلاح جانورشناسی ) جذب . رجوع به جانورشناسی عمومی ص <span class="hl" dir="
ربایشattractionواژههای مصوب فرهنگستاننیرویی که در جهت کاهش فاصلۀ بین دو ذره یا دو سامانۀ ذرات عمل میکند متـ . جاذبه نیرویربایشی، نیرویجاذبه attractive force
ربایشلغتنامه دهخداربایش . [ رُ ی ِ ] (اِمص ) عمل ربودن : علما را که همی علم فروشند ببین به ربایش چو عقاب و به حریصی چو گراز. ناصرخسرو.رجوع به ربودن شود. || (اصطلاح جانورشناسی ) جذب . رجوع به جانورشناسی عمومی ص <span class="hl" dir="
ربایشattractionواژههای مصوب فرهنگستاننیرویی که در جهت کاهش فاصلۀ بین دو ذره یا دو سامانۀ ذرات عمل میکند متـ . جاذبه نیرویربایشی، نیرویجاذبه attractive force
ربایشلغتنامه دهخداربایش . [ رُ ی ِ ] (اِمص ) عمل ربودن : علما را که همی علم فروشند ببین به ربایش چو عقاب و به حریصی چو گراز. ناصرخسرو.رجوع به ربودن شود. || (اصطلاح جانورشناسی ) جذب . رجوع به جانورشناسی عمومی ص <span class="hl" dir="
کربایشلغتنامه دهخداکربایش . [ ک َ ی ِ ] (اِ) کربایس . (از آنندراج ). کرباسو. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کربایس ، کرباسو، کرباسه و چلپاسه شود.
ربایشattractionواژههای مصوب فرهنگستاننیرویی که در جهت کاهش فاصلۀ بین دو ذره یا دو سامانۀ ذرات عمل میکند متـ . جاذبه نیرویربایشی، نیرویجاذبه attractive force