رحمان الیمامةلغتنامه دهخدارحمان الیمامة. [ رَ نُل ْ ی َ م َ ] (اِخ ) مسیلمه ٔ کذاب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به مسیلمه ٔ کذاب شود.
طیف رامانRaman spectrumواژههای مصوب فرهنگستاننمایش یا نمودار شدت پراکندگی رامان نور تکفام بهصورت تابعی از بسامد نور پراکندهشده
طیفشناسی رامانRaman spectroscopyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ انرژی تابشی پراکندهشدۀ ناکشسان هنگامیکه نمونه درمعرض باریکهای پرشدت از نور تکفام، معمولاً تابش لیزر، قرار میگیرد
رهمانلغتنامه دهخدارهمان . [ رَ هََ ] (ع اِ) نوعی از رفتار شتر که در آن تمایل باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
رحمانلغتنامه دهخدارحمان . [ رَ ] (ع ص ) رَحْم̍ن . بخشاینده . (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (دهار). بسیار بخشنده . (ترجمان ترتیب عادل ص 2). بخشایشگر. (یادداشت مؤلف ). || روزی دهنده . (مهذب الاسماء). || مهربان . (دهار). || (اِخ ) یکی ا
رحمن الیمامةلغتنامه دهخدارحمن الیمامة. [ رَ ما نُل ْ ی َ م َ ] (اِخ ) رحمان الیمامة. لقب مسیلمه ٔ کذاب است . رجوع به مسیلمه ٔ کذاب و رحمان الیمامة و مجمل التواریخ و القصص ص 256 شود.
رحمانلغتنامه دهخدارحمان . [ رَ ] (ع ص ) رَحْم̍ن . بخشاینده . (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (دهار). بسیار بخشنده . (ترجمان ترتیب عادل ص 2). بخشایشگر. (یادداشت مؤلف ). || روزی دهنده . (مهذب الاسماء). || مهربان . (دهار). || (اِخ ) یکی ا
رحمانفرهنگ نامها(تلفظ: rahmān) (عربی) مهربان و بخشاینده (صفت خاص خداوند) ، از نامهای خداوند ؛ نام سورهی پنجاه و پنجم قرآن کریم دارای هفتاد و هشت آیه .
حدیقةالرحمانلغتنامه دهخداحدیقةالرحمان . [ ح َ ق َ تُرْ رَ ] (اِخ ) لقب بستان مسیلمه ٔ کذاب . رجوع به حدیقه ٔ مسیلمه شود.
تام میررحمانلغتنامه دهخداتام میررحمان . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کندگلی بخش سرخس شهرستان مشهد. در ده هزارگزی جنوب باختری سرخس و هفت هزارگزی شمال شوسه ٔ عمومی مشهد به سرخس واقع است . جلگه ٔ گرم سیر است و 310 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و رودخانه و محصول آن غلات
چم رحمانلغتنامه دهخداچم رحمان . [ چ َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان صفائیه بخش هندیجان شهرستان خرم آباد که در 2 هزارگزی شمال خاوری هندیجان بر سر راه اتومبیل رو هندیجان به ده ملا در حاشیه ٔ خاوری رود زهره واقع است . دشت وگرمسیر است و 150</sp
چاه رحمانلغتنامه دهخداچاه رحمان . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در 39 هزارگزی شمال باختر فریمان واقع شده .دامنه ومعتدل است و 70 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و چغندر، شغل اهالی زر
ده رحمانلغتنامه دهخداده رحمان . [ دِه ْ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 5هزارگزی جنوب خاوری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 144 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span c