رحمةالغتنامه دهخدارحمةا. [ رَ م َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) رحمةاﷲبن خلیل الرحمن هندی . او راست : اظهارالحق درباره ٔ دو مسأله ٔ نسخ و تحریف که در آن دو مورد کارش با کشیش بمناظره کشیده . وی بسال 1280 هَ . ق . تألیف آنرا به پایان رسانید. (از معجم المطبوعات ج <span cl
رحمةالغتنامه دهخدارحمةا. [ رَ م َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) رحمةاﷲبن عبداﷲ سندی حنفی ساکن مکه ٔ مکرمه . او راست : 1- لباب المناسک و عباب المسالک ، و در آن مناسک حج را بیان داشته است . 2- مجمعالمناسک و نفعالناسک ، فی نسک الحج و فضائل
رعمهلغتنامه دهخدارعمه . [ ] (اِخ ) (به معنی لرزه ) 1- نوه ٔ حام بن نوح . 2- مقاطعه ای که در بلاد عرب بر حدود خلیج فارس است و در عطریات و سنگهای گرانبها و طلا با صور تجارت میداشت گویند اهالی این شهر ازذریه ٔ رعمه نوه ٔ حام می
رهمةلغتنامه دهخدارهمة. [ رِ م َ ] (ع اِ) باران نرم پیوسته . ج ، رِهام ، رِهَم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). باران نرم . (غیاث اللغات ).
رحمیهلغتنامه دهخدارحمیه . [ رَ ح ِ می ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) مؤنث رَحِمی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رَحِمی شود.
رحمةالعالمینلغتنامه دهخدارحمةالعالمین . [ رَ م َ تُل ْ عا ل َ ] (ع اِ مرکب ) بخشایش جهانیان . مایه ٔ بخشش جهانیان . و بیشتر صفت برای حضرت رسول (ص ) باشد : تویی سایه ٔ لطف حق بر زمین پیمبرصفت رحمةالعالمین .(بوستان ).
بطونفرهنگ مترادف و متضاد۱. بطنها ۲. نهان، پوشیدگی، نهفتگی ۳. نهان شدن ≠ ظهور ۴. شکمها ۵. رحمها، زهدانها
اعقارلغتنامه دهخدااعقار. [ اِ ] (ع مص ) بیمار رحم گردانیدن . یقال : اعقراﷲ رحمها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). عقره گردانیدن خدای زن را. (از اقرب الموارد). || عقره خورانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بسیارعقار شدن . (تاج المصادربیهقی ). || ترسانیدن کسی را. (منت
تَغِيضُفرهنگ واژگان قرآنمي کاهد (ماده غاض هم لازم استعمال ميشود و هم متعدي ، هم گفته ميشود غاض الشيء - فلان چيز ناقص شد ، و هم گفته ميشود غاضه غيره - فلان چيز را ناقص کردند ، در قرآن کريم هم بهر دو نحو آمده که ميفرمايد : و غيض الماء - آب ناقص شد ، و ما تغيض الارحام - آنچه رحمها ناقص ميکند - يعني آنرا فاسد ميسازد ، و بصورت
غِيضَفرهنگ واژگان قرآنناقص شد- کاستي گرفت (ماده غاض هم لازم استعمال ميشود و هم متعدي ، هم گفته ميشود غاض الشيء - فلان چيز ناقص شد ، و هم گفته ميشود غاضه غيره - فلان چيز را ناقص کردند ، در قرآن کريم هم بهر دو نحو آمده که ميفرمايد : و غيض الماء - آب ناقص شد ، و ما تغيض الارحام - آنچه رحمها ناقص ميکند - يعني آنرا فاسد ميساز
رحمةالعالمینلغتنامه دهخدارحمةالعالمین . [ رَ م َ تُل ْ عا ل َ ] (ع اِ مرکب ) بخشایش جهانیان . مایه ٔ بخشش جهانیان . و بیشتر صفت برای حضرت رسول (ص ) باشد : تویی سایه ٔ لطف حق بر زمین پیمبرصفت رحمةالعالمین .(بوستان ).