رخسارۀ کانیاییmineral facies 2واژههای مصوب فرهنگستانسنگهایی با منشأهای مختلف که اجزای آنها در محدودههای خاصی از فشار و حرارت تشکیل میشوند
رخسارهلغتنامه دهخدارخساره . [ رُ رَ /رِ ] (اِ مرکب ) رخسار. روی و صورت و چهره و سیما. (ناظم الاطباء). دیباچه . (منتهی الارب ). وجنة. (دهار). رخسار. صفح وجه . عذار. (یادداشت مؤلف ) : بت اگرچه لطیف دارد نقش نزد رخساره ٔ تو هست خرا