رخوفةلغتنامه دهخدارخوفة. [ رُ ف َ ] (ع مص ) مصدر به معنی رخافة. (ناظم الاطباء). تنک و سست گردیدن خمیر. (منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به رخافة شود.
رخافةلغتنامه دهخدارخافة. [ رَ ف َ ] (ع مص ) تنک و سست گردیدن خمیر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). تنک و سست گردیدن عجین . (آنندراج ). سست و نرم گردیدن خمیر. (از اقرب الموارد).