دگرگشت ردهشناختیtypological shift, typological changeواژههای مصوب فرهنگستانهرنوع تحول اساسی در ویژگیهای ردهشناختی یک زبان مانند تبدیل یک زبان از پیوندی به تصریفی
بازسازی ردهشناختیtypologically based reconstructionواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در بازسازی زبان مبتنی بر ردهشناسی
فاصلة ردهشناختیtypological distanceواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تفاوت ردهشناختی دو زبان بهویژه زبانهای مجاور
مغزۀ گردهشناختیpollen coreواژههای مصوب فرهنگستانمغزهای از رسوبات خاک دریاچهها و مردابها حاوی گردههای گیاهان یک مکان که تغییرات پوشش گیاهی را در یک دورۀ زمانی مشخص نشان میدهد
هماهنگی ردهشناختیtypological harmonyواژههای مصوب فرهنگستانهمسویی مشخصههای ساختاری هر زبان با طبقهبندی ردهشناختی آن
هماهنگی ردهشناختیtypological harmonyواژههای مصوب فرهنگستانهمسویی مشخصههای ساختاری هر زبان با طبقهبندی ردهشناختی آن
فاصلة ردهشناختیtypological distanceواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تفاوت ردهشناختی دو زبان بهویژه زبانهای مجاور
دگرگشت ردهشناختیtypological shift, typological changeواژههای مصوب فرهنگستانهرنوع تحول اساسی در ویژگیهای ردهشناختی یک زبان مانند تبدیل یک زبان از پیوندی به تصریفی
دگرگشت ردهشناختیtypological shift, typological changeواژههای مصوب فرهنگستانهرنوع تحول اساسی در ویژگیهای ردهشناختی یک زبان مانند تبدیل یک زبان از پیوندی به تصریفی
بازسازی ردهشناختیtypologically based reconstructionواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در بازسازی زبان مبتنی بر ردهشناسی
طبقهبندی ردهشناختیtypological classificationواژههای مصوب فرهنگستانطبقهبندی زبانها برمبنای شباهت یا ارتباط منطقی
فاصلة ردهشناختیtypological distanceواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تفاوت ردهشناختی دو زبان بهویژه زبانهای مجاور
گویهمرز ردهشناختیtypological isoglossواژههای مصوب فرهنگستانخطی که تفاوتهای ردهشناختیرا بر روی نقشة گویشی مشخصمیکند