ردّفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام {عدم انتخاب یک یا همۀ شقوق}، حذف، عدم پذیرش، عدم قبول، پشتپا، تخطئه، تقبیح، انکار گزینش، بررسی صلاحیت، ردّ~ ناخوشنودی، ناخرسندی، عدم رضایت، مذمت، عدم تصویب، عدم تأیید، واخواهی، نارضایتی منع، دفع، جلوگیری، امتناع فسخ، باطلسازی، اقالت (اقاله)، فک، الغا، لغو، ابطال، جِر سلب مس
چرت چرتلغتنامه دهخداچرت چرت . [ چ ِ چ ِ ] (اِ صوت مرکب ) حکایت آوازِ شکستن تخمه ٔ هندوانه و خربوزه و غیره . صدائی که چون تخمه ٔ هندوانه و خربوزه با دندان شکنند، به گوش رسد.
چرت و پرتلغتنامه دهخداچرت و پرت . [ چ ِ ت ُ پ ِ / چ َ ت ُ پ َ ] (اِ مرکب ، از اتباع )پرت و پلا. سخنان یاوه و بیهوده . حرف مفت . دری وری .
چرت و پرتلغتنامه دهخداچرت وپرت . [ چ ِ ت ُ پ ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) خرت وپرت . چیزی کوچک و بی مصرف . رجوع به خرت و پرت شود.
ردّکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ننده، تخطئه کننده، امتناعکننده منصرف شده، فرصتطلب مخالف ناسخ انحصاری حذفکننده
ردّکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ، نپذیرفتن، امتناع کردن، تأیید (قبول)نکردن، حذف کردن، نخواستن، پشتپا زدن، مردود دانستن، تصویب نکردن، ابرو بالاانداختن، مشروط کردن، تقبیح کردن، محکوم کردن راه ندادن، معاف کردن، بیرون گذاشتن، بهرسمیت نشناختن، قبولنداشتن، مستثنی کردن صرفنظر کردن، صحبت آنرا نکردن، طرد کردن، نفی
تحلیل ردّلرزة مختلط،تحلیل ردّ مختلطcomplex-trace analysisواژههای مصوب فرهنگستان1. لرزهنگاشت مختلط حاصل از ترکیب ردّلرزة حقیقی و تبدیل هیلبرت آن 2. فرمولدار
ردّ پروانهpropeller wash 1واژههای مصوب فرهنگستانآشفتگیای که براثر حرکت پروانه در پشت شناور در آب ایجاد میشود
ردّ پروانهpropeller wash 1واژههای مصوب فرهنگستانآشفتگیای که براثر حرکت پروانه در پشت شناور در آب ایجاد میشود
ردّ تبخیریdissipation trail, distrailواژههای مصوب فرهنگستاننواری باریک و صاف در درون لایۀ نازک ابر که به دنبال هواپیمای درحالپرواز دیده میشود
ردّ زمینلغزهlandslide trackواژههای مصوب فرهنگستانمسیر حاصل از حرکت یک زمینلغزه بر روی سنگها یا خاک سطحی