چرت چرتلغتنامه دهخداچرت چرت . [ چ ِ چ ِ ] (اِ صوت مرکب ) حکایت آوازِ شکستن تخمه ٔ هندوانه و خربوزه و غیره . صدائی که چون تخمه ٔ هندوانه و خربوزه با دندان شکنند، به گوش رسد.
چرت و پرتلغتنامه دهخداچرت و پرت . [ چ ِ ت ُ پ ِ / چ َ ت ُ پ َ ] (اِ مرکب ، از اتباع )پرت و پلا. سخنان یاوه و بیهوده . حرف مفت . دری وری .
چرت و پرتلغتنامه دهخداچرت وپرت . [ چ ِ ت ُ پ ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) خرت وپرت . چیزی کوچک و بی مصرف . رجوع به خرت و پرت شود.
همسانسازی دامنهamplitude equalizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند تنظیم بهرة هر ردّ لرزه برای برابرسازی میانگین دامنههای آن با میانگین دامنههای ردّ لرزههای دیگر
بازیابی دامنهamplitude recoveryواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای بازیافت دامنة ردّ لرزه یا رویداد بازتابی (reflection event)
ردّفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام {عدم انتخاب یک یا همۀ شقوق}، حذف، عدم پذیرش، عدم قبول، پشتپا، تخطئه، تقبیح، انکار گزینش، بررسی صلاحیت، ردّ~ ناخوشنودی، ناخرسندی، عدم رضایت، مذمت، عدم تصویب، عدم تأیید، واخواهی، نارضایتی منع، دفع، جلوگیری، امتناع فسخ، باطلسازی، اقالت (اقاله)، فک، الغا، لغو، ابطال، جِر سلب مس
ردّفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام {عدم انتخاب یک یا همۀ شقوق}، حذف، عدم پذیرش، عدم قبول، پشتپا، تخطئه، تقبیح، انکار گزینش، بررسی صلاحیت، ردّ~ ناخوشنودی، ناخرسندی، عدم رضایت، مذمت، عدم تصویب، عدم تأیید، واخواهی، نارضایتی منع، دفع، جلوگیری، امتناع فسخ، باطلسازی، اقالت (اقاله)، فک، الغا، لغو، ابطال، جِر سلب مس