صفحۀ رادارradarscope, radar display, radar screen, radar indicatorواژههای مصوب فرهنگستاننمایشگر رادار که اطلاعات را بهصورت تصویری عرضه میکند تا کاربر بهسهولت بتواند به ارزیابی آن بپردازد
رادار پیوستهموجcontinuous-wave radar/ continuouswave radar, CW radarواژههای مصوب فرهنگستانراداری که انرژی الکترومغناطیسی را بهطور پیوسته به سمت هدف ارسال و امواج برگشتی از آن را دریافت میکند
رادار زمیننفوذground-penetrating radar/ ground penetrating radar, georadar, ground probing radar, surface penetrating radarواژههای مصوب فرهنگستانژئوفیزیک] وسیلهای برای بررسی لایههای کمعمق زمین با امواج الکترومغناطیسی، معمولاً در بازۀ بسامدی 10 تا 1000 مگاهرتز [نظامی] راداری که برای نفوذ به زمین و دریافت بازتاب و درنتیجه شناسایی اشیای مدفون تپها/ پالسهای باند بسیار پهنی (ultrawide-band) تولید میکند اختـ . رازَن GPR
رادار هواشناسیweather radar, weather observation radarواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رادار در هواگرد که برای دریافت اطلاعات هواشناسی و نشان دادن وضعیت هوای رد سیر (track) پرواز از آن استفاده میشود متـ . رادار هواشناسی هوابُرد airborne weather radar, AWR
رادار ضدآتشبارcounter-battery radar, weapon tracking radarواژههای مصوب فرهنگستانسامانة راداری متحرک که پرتابههای توپ یا توپوار یا خمپاره یا راکت را ازطریق ردیابی مسیر حرکت آنها شناسایی و موقعیتیابی میکند
trailerدیکشنری انگلیسی به فارسیتریلر، یدک، پشت بند، ترایلر، اتومبیل یدک کش، ردپاگیر، پشتی، یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailersدیکشنری انگلیسی به فارسیتریلرها، یدک، پشت بند، ترایلر، اتومبیل یدک کش، ردپاگیر، پشتی، یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
مقطورةدیکشنری عربی به فارسیگياهي که بزمين يا در و ديوار ميچسبد , يدک دوچرخه ياسه چرخه ياواگن , ترايلر , اتومبيل يدک کش , يدک , ردپاگير , باترايلر حمل کردن