ردگیری دادههاdata trackingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند دریافت یا بهکارگیری دادهها یا نمایش آنها در جایی دیگر
تماس راداریradar contact,radar identifiedواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن موقعیت یک هواگرد بر روی صفحۀ رادار مشاهده و شناسایی میشود
واگذاری راداریradar handover, radar hand-offواژههای مصوب فرهنگستانواگذار کردن واپایش امواج راداری هواگرد از یک ایستگاه به ایستگاه دیگر
نشانفرست راداریracon, radar beacon, RBn, radar transponderواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانفرست که با دریافت نشانکهای راداری از کشتی یا هواپیما فعال میشود و نشانکهایی را برای محاسبۀ فاصله و تعیین سمت ارسال میکند
خدمات راداریradar serviceواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی ازقبیل پایش راداری و هدایت ناوبری راداری و جدایش راداری که مراقب پرواز به خلبان هواگرد رادارشناخته ارائه میکند
ردگیریtracking 2واژههای مصوب فرهنگستان[موسیقی] شناسایی دقیق نغمهها و تبدیل آنها به دادههای میدی توسط یک مبدل [نجوم رصدی و آشکارسازها] تغییر دادن جهت تلسکوپ برای جبران حرکت وضعی زمین و حرکت خاصۀ (proper motion) ستارهها و سیارات
گردگیریلغتنامه دهخداگردگیری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) ستردن غبار از روی اسباب و آلات . گرفتن گردهای خانه و اثاث آن . عمل گرفتن گرد.
ردگیریtracking 2واژههای مصوب فرهنگستان[موسیقی] شناسایی دقیق نغمهها و تبدیل آنها به دادههای میدی توسط یک مبدل [نجوم رصدی و آشکارسازها] تغییر دادن جهت تلسکوپ برای جبران حرکت وضعی زمین و حرکت خاصۀ (proper motion) ستارهها و سیارات