25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
بیشتر بدانید
اغلب
ماندة تردد ممکن برآوردی
پادیست
nucleate
standpipe
گردوچین
رزوناتور
rezonātor
معنی
طنینانداز؛ تشدیدگر.
جستوجوی دقیق
رزوناتور
فرهنگ فارسی عمید
طنینانداز؛ تشدیدگر.
جستوجوی متن
resonatory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزوناتور
resonator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزوناتور، تشدید کننده، اسباب ارتعاش