رساناconductorواژههای مصوب فرهنگستانهر ماده که بتواند گرما یا الکتریسیته را از نقطهای به نقطۀ دیگر برساند
رساناییconductanceواژههای مصوب فرهنگستان1. در ترمودینامیک، حاصل تقسیم گرمای انتقالیافته بین دو سطح بر اختلاف دمای میان آن دو 2. در الکتریسیته، معکوس مقاومت الکتریکی در مداری که واکُنایی نداشته باشد
رسانای رشتهای چندتاییmultiple-stranded conductorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رسانای رشتهای که از چند دسته سیم تشکیل شده است و هر یک از این دستهها بهصورت محوری به هم تابیده شدهاند
رسانای تابیدهbunched conductorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رسانای رشتهای که در آن رشتهها بهصورت محوری و در یک جهت به هم تابیده شدهاند
رشتههای هممرکزconcentric strandواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از یک رسانای رشتهای چندتایی که دارای دستهای از سیمهای هممرکز است
رسانای افشانflexible conductorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رسانای رشتهای دارای سیمهای نازک که برای استفاده در بافه/کابلهای افشان مناسب است
رسانای فشردهcompacted conductorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رسانای رشتهای که فاصلة میان رشتههای آن تحت فشار مکانیکی یا کشیدگی کاهش یافته است
رشتههای تابیدهbunched strandواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از یک رسانای رشتهای چندتایی متشکل از مجموعهای از چند رشتة هماندازه که در یک جهت پیچیده شدهاند