رسمولغتنامه دهخدارسمو. [ رَ ] (اِ) مگس عسل را گویند. (آنندراج از فرهنگ دساتیر) (انجمن آرا). زنبور عسل را گویند و به عربی یعسوب خوانند. (برهان ). نحل و زنبور عسل . (ناظم الاطباء).
رسمولغتنامه دهخدارسمو. [ رَ ] (اِخ ) نام دیگر جزیره ٔ اقریطش است ، و نسبت بدان رسمی است . (یادداشت مؤلف ) : ولد بجزیرة رسموا معروفة بکرید الجزیرة الکبیرة التی وسط البحرالابیض . (سلک االدرر ج 1 ص 73).
رشماءلغتنامه دهخدارشماء. [ رَ ] (ع ص ) ضبع رشماء؛ کفتاری که در روی آن سیاهی باشد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
رسماًلغتنامه دهخدارسماً. [ رَ مَن ْ ] (ع ق ) از روی قاعده و ترتیب و قانون . (ناظم الاطباء). برطبق اصول و قواعد و سنن :ناپلئون در 1804 م . رسماً تاجگذاری کرد. (فرهنگ فارسی معین ). || بطور دولتی . (فرهنگ نظام ).
رسماًفرهنگ فارسی معین(رَ مَ نْ) [ ع . ] (ق مر.) به طور رسمی ، برابر با اصول و مقررات پذیرفته شده ، در عمل . مق اسماً.
رسموسلغتنامه دهخدارسموس . [ رَ ] (اِخ ) یسترن . خاورشناس دانمارکی . او بدستیاری هیبرگ ترجمه ٔ الحجاج لاصول العلوم الریاضیة را چاپ کرد و در درس جداول فلکی با محمدبن موسی خوارزمی همکاری کرد. رسموس به سال 1847م . دیده بر جهان گشود و به سال <span class="hl" dir="l
رسموسنلغتنامه دهخدارسموسن . [ رَ مو س ِ] (اِخ ) خاورشناس دانمارکی که زبان فارسی و سنسکریت را آموخت . وی درباره ٔ تصوف شعرای ایران بویژه حافظ نوشته هایی دارد. او تعدادی از نصوص هندی را به زبان دانمارکی نقل کرده است . ولادت او به سال 1853م . بوده است . (از اعلام
علی رسموکیلغتنامه دهخداعلی رسموکی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد رسموکی .لغوی و نحوی بود و در سال 1049 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1 - تقییدالامثلة المستحضرة لبعض مسوغات الابتداء بالنکرة. 2 -
تاورومنوسلغتنامه دهخداتاورومنوس . [ رُ م ِ نُس ْ ] (اِخ ) نام نهری است در جزیره ٔ اقریطش (کرت ) که در جهت غربی سنجاق «رسمو» جریان دارد و از ساحل شمالی جزیره وارد بحرالجزایر میشود. (از قاموس الاعلام ترکی ).
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَم َ ] (اِخ ) رسمی افندی . یکی از مشاهیر رجال عثمانی است . مولد او در قصبه ٔ رسمو واقع در اقریطش در سال 1133 هَ . ق . بود، وفات وی در 1203 هَ . ق . او زبان رومی (یونانی عصر) میدانست و مأمور امضای مع
یعسوبلغتنامه دهخدایعسوب . [ ی َ ] (ع اِ) پادشاه زنبوران عسل . (منتهی الارب ) (از غیاث ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مهتر زنبوران . (دهار). میرملکه . رسمو. وار. ملکه ٔ کندوی عسل . (یادداشت مؤلف ). ملک النحل . امیر منج . (زمخشری ) : یعسوب امت است علی وار از آنکه سوخت
رسموسلغتنامه دهخدارسموس . [ رَ ] (اِخ ) یسترن . خاورشناس دانمارکی . او بدستیاری هیبرگ ترجمه ٔ الحجاج لاصول العلوم الریاضیة را چاپ کرد و در درس جداول فلکی با محمدبن موسی خوارزمی همکاری کرد. رسموس به سال 1847م . دیده بر جهان گشود و به سال <span class="hl" dir="l
رسموسنلغتنامه دهخدارسموسن . [ رَ مو س ِ] (اِخ ) خاورشناس دانمارکی که زبان فارسی و سنسکریت را آموخت . وی درباره ٔ تصوف شعرای ایران بویژه حافظ نوشته هایی دارد. او تعدادی از نصوص هندی را به زبان دانمارکی نقل کرده است . ولادت او به سال 1853م . بوده است . (از اعلام