رسیلاءلغتنامه دهخدارسیلاء. [ رُ س َ ] (ع اِ) رُسَیلی ̍. جانور کوچکی است . (از اقرب الموارد). رجوع به رُسَیلی ̍ شود.
رسلاءلغتنامه دهخدارسلاء. [ رُ س َ ] (ع اِ) ج ِ رَسول . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به رسول شود. || ج ِ رَسیل . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رسیل شود.
ریشلیولغتنامه دهخداریشلیو. [ ش ِ ی ُ ] (اِخ ) آرمان دلاپرت (1696 - 1788 م .). مارشال فرانسه . نوه ٔ برادر کاردینال ریشلیو. وی مردی حاضرجواب و بذله گو ولی مرموز بود. او در دوره ٔ نیابت سلطنت و عهد لویی پانزدهم دخالت مؤثر در امو
ریشلیولغتنامه دهخداریشلیو. [ ش ِ ی ُ ](اِخ ) کاردینال آرمان ژان دوپلسیس . وزیر لویی سیزدهم ، یکی از بزرگترین سیاستمداران فرانسه (1585 - 1642 م .). وی کشیش لوسون و خطیب دینی (1614 م .) و کاردینا
رسولالغتنامه دهخدارسولا. [ رَ ] (اِخ ) یا رسولا ابن احمدبن یوسف حنفی تبانی ، ملقب به جلال الدین . او راست : 1- تعلیقه بر موصل حسین بن علی بن علی صنعانی که موفق به اتمام آن نشده . 2- شرح مفیدی بر منارالانوار نسفی . <span class=
رسیلیلغتنامه دهخدارسیلی . [ رُ س َ لا ] (ع اِ) جانوری کوچک . (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). جانورکی است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به رسیلاء شود.