رعاک الغتنامه دهخدارعاک ا. [ رَ کَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ دعایی ) در مقام دعا گویند به معنی : خدا نگاهدارد ترا. (یادداشت مؤلف ).
رعاقلغتنامه دهخدارعاق . [ رُ ] (ع اِ) آواز شکم ستور که شنیده شود وقت دویدن آن یا آواز نره ٔ ستور چون در غلاف خود بجنبد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
رهاقلغتنامه دهخدارهاق . [ رِ ] (ع اِ) رُهاق . مقدار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به رُهاق شود.
رهاقلغتنامه دهخدارهاق . [ رُ ] (ع اِ) مقدار. یقال : القوم رهاق ماءة؛ ای زهاء ماءة؛ یعنی آنان نزدیک صداند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || ابتدای بلوغ . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
رحاقلغتنامه دهخدارحاق . [ رُ ] (ع اِ) رَحیق . می خالص و صافی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). شراب . (از اقرب الموارد). و رجوع به رحیق شود.