رعنکلغتنامه دهخدارعنک . [ رَ ع َن ْ ن َ ک َ ] (ع جمله ٔ ناقص ) لغتی است در لَعَلَّک َ. (منتهی الارب ). گویند رعنک و اراده کنند لعلک ، و رَغَنَّک َ و لَعَنَّک َ نیز گفته اند. (از نشوء اللغة ص 20). رجوع به لعلک شود.
ریعناکلغتنامه دهخداریعناک . [ رَ / رِ ] (ص مرکب ) زمین مثمر و حاصلخیز. (ناظم الاطباء). فَقل . (منتهی الارب ).
راپاهانوکلغتنامه دهخداراپاهانوک . [ ن ُ ] (اِخ ) نهری است در ممالک متحده در ناحیه ٔ ویرجینیا که بخلیج چزاپیک میریزد.