رعیتیلغتنامه دهخدارعیتی . [ رَ عی ی َ ] (حامص ) فرمانبرداری و طاعت . (ناظم الاطباء).- ارباب رعیتی ؛ روابطی که بین مالک و زارع برقرار بود و در ایران در بهمن 1341 هَ . ش . بعلت ظالمانه بودن این رابطه بنفع زارعان منسوخ گردید.- <sp
رهطیلغتنامه دهخدارهطی . [ رَ طا ] (ع اِ) مرغی است . (منتهی الارب ) آنندراج ) (ناظم الاطباء). مرغی است که آن را عیرالسراة گویند. (از اقرب الموارد).
ارباب رعیتیفرهنگ فارسی معین( ~. رَ یَ) [ ع - فا. ] (ص نسب . اِ.) نظام اجتماعی و اقتصادی که در آن ارباب مالک وسایل تولید است و با بهره کشی از رعیت به محصول اضافی دست می یابد.
ارباب رعیتیفرهنگ فارسی معین( ~. رَ یَ) [ ع - فا. ] (ص نسب . اِ.) نظام اجتماعی و اقتصادی که در آن ارباب مالک وسایل تولید است و با بهره کشی از رعیت به محصول اضافی دست می یابد.
ارباب رعیتیفرهنگ فارسی معین( ~. رَ یَ) [ ع - فا. ] (ص نسب . اِ.) نظام اجتماعی و اقتصادی که در آن ارباب مالک وسایل تولید است و با بهره کشی از رعیت به محصول اضافی دست می یابد.