خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفتار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رفتار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) raftār ۱. واکنشهای انسان یا حیوان به محرکهای خارجی؛ طرز عمل.۲. [قدیمی] رفتن.۳. [قدیمی] خرامیدن؛ با ناز راه رفتن.
-
واژههای مشابه
-
کش رفتار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kašraftār خوشرفتار.
-
خوش رفتار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xošraftār ۱. ویژگی کسی که با مردم به خوشخویی و مهربانی رفتار میکند.۲. [قدیمی] ویژگی انسان یا حیوانی که که خوب راه میرود؛ خوشگام.
-
سبک رفتار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] sabokraftār ۱. تندرو؛ سبکرو؛ سبکسیر.۲. داری رفتار نامطلوب؛ جلف؛ بیوقار.
-
جستوجو در متن
-
نیک روش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] nikraveš آنکه رفتار و کردار نیکو دارد؛ نیکوروش؛ خوشرفتار.
-
کدخدا منش
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) kadxodāmaneš آنکه مانند کدخدایان رفتار میکند.
-
خوش سلوک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] xošsoluk = خوشرفتار
-
خوش گام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] xošgām = خوشرفتار
-
مردم نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] mardomnavāz کسی که با مردم به مهربانی و ملاطفت رفتار کند؛ مردمدوست.
-
مساهلت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مساهَلة] mosāhelat با نرمی و آسانی رفتار کردن.
-
منصف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] monsef داددهنده؛ آنکه به عدلوداد رفتار کند.
-
بدرفتار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) badraftār کسی که رفتار و کردارش بد باشد؛ بدروش.
-
بنده نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bandenavāz کسی که با زیردستان خود با مهربانی رفتار کند.