رفعخستگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه عخستگی، نیروبخشی، بازپروری، احیا، نقاهت، تازهسازی، استراحت آنتراکت، ایست، مکث، توقف تفریح، سرگرمی، عیاشی داروی محرّک نفس تازه