خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رمان
/ramān/
معنی
۱. رمنده؛ در حال رمیدن؛ گریزان.
۲. ترسو.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
افسانه، حکایت، داستان، قصه، نوول
دیکشنری
fiction, novel, roman
-
جستوجوی دقیق
-
رمان
واژگان مترادف و متضاد
افسانه، حکایت، داستان، قصه، نوول
-
رمان
لغتنامه دهخدا
رمان . [ رَ ] (نف ) ترسو و هراسان و گریزان . (ناظم الاطباء). شمان . (از برهان قاطع). رمنده . در حال رمیدن . رجوع به رمیدن شود : بیابانی از وی رمان دیو و شیرهمه خاک شخ و همه ره کویر. فردوسی .رمان دید از او نامداران خویش بر آنسان که بیند رخ گرگ میش . ف...
-
رمان
لغتنامه دهخدا
رمان . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) کتاب قصه و افسانه که عموماً واقعات ممکنه است برخلاف افسانه های قدیم که بیشتر محالات بوده . (فرهنگ نظام ). رمان سابقاً به نوشته ها و داستانهائی واقعی یا تخیلی اطلاق می شد که به نظم یا به نثر بزبان «رمان » نوشته شده باشد، ا...
-
رمان
لغتنامه دهخدا
رمان . [ رُم ْ ما ] (اِخ ) نام قصری است در واسط عراق و ابوهاشم یحیی بن دینار رمانی بدانجا منسوب است . (معجم البلدان ).
-
رمان
لغتنامه دهخدا
رمان . [ رُم ْ ما ] (اِخ ) نام کوهی در سرزمین طی واقع در غرب کوه سلمی از کوههای طی . خالدبن ولید رابا جمعی از مرتدین در این ناحیه محاربه ای رخ داد و آنها دوباره به اسلام بازگشتند. (از معجم البلدان ).
-
رمان
لغتنامه دهخدا
رمان . [ رُم ْ ما ] (ع اِ) انار و آن شش مزه دارد مانند سیب . (آنندراج ). نار : فیهما فاکهة و نخل و رمان . (قرآن 68/55). رجوع به انار شود.
-
رمان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] ramān ۱. رمنده؛ در حال رمیدن؛ گریزان.۲. ترسو.
-
رمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: roman] (ادبی) romān داستان بلند خیالی منثور.
-
رمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] rommān ۱. انار.۲. درخت انار.
-
رمان
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ فر. ] (اِ.) داستان ، داستانِ بلند خیالی .
-
رمان
فرهنگ فارسی معین
(رُ مّ) [ ع . ] (اِ.) درخت انار.
-
رمان
دیکشنری فارسی به انگلیسی
fiction, novel, roman
-
رمان
دیکشنری فارسی به عربی
رواية , رومانسية
-
واژههای مشابه
-
رُمَّانٌ
فرهنگ واژگان قرآن
انار