رمبشواژهنامه آزادرمبش . [ رُ بِ ] فروپاشی، فرو ریزش، درهم پاشی؛ (در نجوم) فروپاشی یک ستاره پیر تحت تاثیر جاذبه خودش؛ (در اقتصاد) وضعیتی که در آن یک سازمان یا یک سیستم اقتصادی توسط اتفاقاتی که در درون خودش رخ می دهند به طور کامل نابود شود
رُمبشcollapsingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن ستیغ موج بهطور کامل درهمشکسته نمیشود، بلکه قسمت پایین موج تیزتر میشود و در هم میشکند
رُمبش گرانشیgravitational collapseواژههای مصوب فرهنگستانفروریزش ناگهانی هستۀ ستارۀ سنگین پس از تمام شدن سوخت هستهای آن
ساختار رُمبشیcollapse structure, gravity-collapse structureواژههای مصوب فرهنگستانساختاری که براثر لغزش سنگ تحت تأثیر گرانش به وجود میآید
کارستچال رُمبشیcollapse sinkholeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کارستچال که براثر رُمبش غارهای زیرین به وجود آمده است
رُمباخترcollapsarواژههای مصوب فرهنگستانستارۀ بسیار پرجِرمی که براثر رُمبش به سیاهچاله یا ستارۀ نوترونی تبدیل شده است
چال آتشفشانیvolcanic sinkواژههای مصوب فرهنگستانگودالی گرد یا بیضوی بر روی یال یک آتشفشان که براثر رُمبش به وجود آمده است
تَپ حبابbubble pulseواژههای مصوب فرهنگستانرُمبشهای پیاپی حباب حاصل از چشمۀ لرزهای در آب متـ . پالس حباب
گودال رُمبشیcollapse depressionواژههای مصوب فرهنگستانگودالی بیضیشکل یا کشیده در سطح جریان گدازه که حاصل رُمبش تمام یا بخشی از سقف یک تونل گدازه است