مرده رنگلغتنامه دهخدامرده رنگ . [ م ُ دَ / دِ رَ ] (ص مرکب ) که رنگش مثل رنگ مرده باشد از غایت خوف یا افراط غم . (آنندراج ). || رنگ پریده . بدون صفا و طراوت و شادابی : زاهد من و زنده رود باده جوی عسل تو مرده رنگ است .<p class="
مرده رنگیلغتنامه دهخدامرده رنگی . [ م ُ دَ / دِ رَ ] (حامص مرکب ) رنگ پریدگی . بی طراوتی : هرزه گوئی چند همچون سرخوشان انجمن مرده رنگی چند همچون کشتگان بادیه .سلیم (آنندراج ).
اتومبیلرانی سرعتmotor racing, auto racing, automobile racing, car racingواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ سرعتی برای خودروهای تقویتشده در مسیری ویژه یا ازپیشمشخصشده