رهاسازdispenser 1واژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای در هواگَرد که با آن مهماتی مانند خاشه و منور را حمل و رها میکنند
رهاساز منورflare dispenserواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای در هواگَرد که مواد منور را برای فریب موشکهای حرارتی دشمن به بیرون پرتاب میکند
رهاساز درِ موتورbonnet release, hood releaseواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای آزاد کردن ضامن درِ موتور از داخل خودرو
رهاساز منورflare dispenserواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای در هواگَرد که مواد منور را برای فریب موشکهای حرارتی دشمن به بیرون پرتاب میکند
صید و رهاسازیcatch-and-releaseواژههای مصوب فرهنگستانبه دام انداختن ماهیان معمولاً با تور و قلاب و زنده رها کردن آنها
رهاساز درِ موتورbonnet release, hood releaseواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای آزاد کردن ضامن درِ موتور از داخل خودرو
رهاساز منورflare dispenserواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای در هواگَرد که مواد منور را برای فریب موشکهای حرارتی دشمن به بیرون پرتاب میکند
رهاسازی حرف اضافهpreposition strandingواژههای مصوب فرهنگستانباقی گذاشتن حرف اضافه در جایگاه خودش بدون متمم