لغتنامه دهخدا
عرهوم . [ ع ُ ] (ع ص ) نازک و نرم ازهر چیزی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || قوی و سخت . (از اقرب الموارد). || (اِ) باران . || درخت گز خشک شده . (منتهی الارب ). || عُرجون . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). خوشه ٔ خشک خرما. || درخت انگور وقتی که ظاهر شده باشد سر آن . (منته