جهش چارچوبگردانframe shift mutation, phase shift mutation, reading frame shift mutationواژههای مصوب فرهنگستانجهشی که چارچوب خواندن یک ژن را تغییر دهد
چرویدنلغتنامه دهخداچرویدن .[ چ َرْ دَ ] (مص ) بمعنی چاره جستن باشد. (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ). چاره جستن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). چاره جویی کردن . چاره اندیشیدن : یکی دانش پژوهی داشت گربزبه چرویدن نگشته هیچ عاجز. شاکربخاری .
رودنلغتنامه دهخدارودن . [ دَ ] (اِ) رودنیاس باشد. و آن گیاهی است که چیز بدان رنگ کنند. (برهان قاطع) (آنندراج ). روناس . (ناظم الاطباء). رودنگ . روغناس . روین . رجوع به رونیاس و روناس و رودنگ شود.
رودنلغتنامه دهخدارودن . [ دَ ] (مص ) مرغ یا گوسفند را پس از کشتن از پر و پشم عریان کردن تا برای پختن مهیا باشد. (یادداشت مؤلف ). آورید کردن مرغ و گوسفند و جزآن . (یادداشت مؤلف ). اورود کردن .
رودنلغتنامه دهخدارودن . [ رُ دَ ] (اِخ ) مجسمه ساز معروف فرانسوی است (1840 - 1917 م .). وی در پاریس چشم بجهان گشود و از آثار معروف وی مجسمه ٔ اندیشه و در دوزخ را میتوان نام برد.
برروئیدنلغتنامه دهخدابرروئیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) روئیدن . بررستن . رستن : چو خواهد بد درخت راست بالاچو برروید شود ز آغاز پیدا. (ویس و رامین ).و رجوع به روئیدن شود.
نبتةلغتنامه دهخدانبتة. [ ن َ ب َ ت َ ] (ع اِ) نوع روییدن گیاه و هیأت روئیدن . (ناظم الاطباء). شکل النبات و حاله التی ینبت علیها. (معجم متن اللغة). شکل و طرز روئیدن گیاه .
برروئیدنلغتنامه دهخدابرروئیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) روئیدن . بررستن . رستن : چو خواهد بد درخت راست بالاچو برروید شود ز آغاز پیدا. (ویس و رامین ).و رجوع به روئیدن شود.