روابط خطی انرژی حلاّلپوشیlinear solvation energy relationshipsواژههای مصوب فرهنگستانمعادلاتی که در آن با استفاده از پارامترهای حلاّل در وایازش خطی یا چندگانه اثر حلاّل بر روی ثابت سرعت یا ثابت تعادل یک واکنش نشان داده میشود
روابطلغتنامه دهخداروابط. [ رَ ب ِ ](ع اِ) ج ِ رابطة. (غیاث اللغات ) (دزی ) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطة شود. || در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط. رفت و آمد. مراوده . معاشرت . آمیزش .
روابطلغتنامه دهخداروابط. [ رَ ب ِ ](ع اِ) ج ِ رابطة. (غیاث اللغات ) (دزی ) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطة شود. || در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط. رفت و آمد. مراوده . معاشرت . آمیزش .
روابطلغتنامه دهخداروابط. [ رَ ب ِ ](ع اِ) ج ِ رابطة. (غیاث اللغات ) (دزی ) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطة شود. || در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط. رفت و آمد. مراوده . معاشرت . آمیزش .