روابطلغتنامه دهخداروابط. [ رَ ب ِ ](ع اِ) ج ِ رابطة. (غیاث اللغات ) (دزی ) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطة شود. || در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط. رفت و آمد. مراوده . معاشرت . آمیزش .
روابط عمومیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ط عمومی، اعلان عام، بحث آزاد اشتهار، خوشنامی، محبوبیت، معروفیت، شهرت تبلیغ، ترویج، پروپاگاند، مغزشویی، شستوشوی مغزی، تلقین، انگیزش نامۀ خوانندگان جنجال، یککلاغچهلکلاغ، هیاهو، سروصدا، جاروجنجال، غوغا، شایعه
روابطلغتنامه دهخداروابط. [ رَ ب ِ ](ع اِ) ج ِ رابطة. (غیاث اللغات ) (دزی ) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطة شود. || در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط. رفت و آمد. مراوده . معاشرت . آمیزش .
روابطلغتنامه دهخداروابط. [ رَ ب ِ ](ع اِ) ج ِ رابطة. (غیاث اللغات ) (دزی ) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطة شود. || در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط. رفت و آمد. مراوده . معاشرت . آمیزش .