روباخورلغتنامه دهخداروباخور. (اِمص ) کنایه از رفتن به سرعت و خوشحالی . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
رباخورلغتنامه دهخدارباخور. [ رِ خوَرْ/ خُرْ ] (نف مرکب ) رباخوار. رباخواره : رباخواری مکن این پند بنیوش که با شیر رباخور کرد خرگوش .نظامی .و رجوع به رباخوار و رباخواره و ربا شود.