روبشwipeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جلوۀ انتقالی که در آن یک نما بهتدریج نمای دیگری را به اشکال مختلف بیرون راند یا پاک کند یا بپوشاند
روبش روزنهایiris wipeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جلوۀ انتقالی که در آن نمای دوم بهصورت دایرهای فزاینده یا کاهنده باعث روبش و جایگزینی نمای اول میشود
روبجلغتنامه دهخداروبج . [ رَ ب َ ] (ع اِ) درم خرد سبک . (منتهی الارب ). الدرهم الصغیر الخفیف . (اقرب الموارد). رَبْج . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
روبازلغتنامه دهخداروباز. (ص مرکب ) گشاده رو. بی حجاب . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ). || هر چیز که پیشگاه آن باز باشد مانند درشکه . (از اشتینگاس ). || گستاخ . بیشرم و وَقِح . و رجوع به رو شود.
روبش روزنهایiris wipeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جلوۀ انتقالی که در آن نمای دوم بهصورت دایرهای فزاینده یا کاهنده باعث روبش و جایگزینی نمای اول میشود
اختلال روبشیsweep jammingواژههای مصوب فرهنگستاناختلالی که با عقب و جلو کشیدن باند باریکی بر روی باند نسبتاًً وسیعی از بسامدهای فعال ایجاد میشود
اختلالگر روبشیsweep jammerواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه فرستندۀ جنگ الکترونیکی که با ارسال پیدرپی امواج نامطلوب در باند نسبتاًً وسیعی از بسامدهای فعال، در گیرندههای دشمن اختلال ایجاد میکند
توان اختلال روبشیsweep jamming powerواژههای مصوب فرهنگستانتوان فرستندۀ دستگاه اختلالگر جارویی برحسب وات یا کیلووات بهحدیکه بتواند بر فرستندههای دشمن ازنظر امواج الکتریکی یا ارتباطی غلبه کند
مینروبmine sweeperواژههای مصوب فرهنگستانشناور چوبی پیشرفتهای که به موتورهای غیرمغناطیسی و تجهیزات ویژۀ روبش مینهای ضربتی و صوتی و مغناطیسی مجهز است
سمت ـ سرعتنمای نیمرخ بادVAD wind profile, VWPواژههای مصوب فرهنگستاننیمرخ زمان- بلندای بُردار افقی حاصل از روبش (scanning) رادار داپلر با استفاده از الگوریتم/ خوارزمی سمت- سرعتنما
روبش روزنهایiris wipeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جلوۀ انتقالی که در آن نمای دوم بهصورت دایرهای فزاینده یا کاهنده باعث روبش و جایگزینی نمای اول میشود